چقدر از امسال بدم میاد. از وقتی شروع شده یه روز خوش ندیدم. روز خوشی هم اگه بوده بعدش همچین حالم گرفته شده که دیگه اصلا به چشمم نمیاد. از همون شروعش با درگیری و دلخوری و بیماری و بی پولی و ... همراه بوده. کاش این شش ماه باقی مونده هم زودتر تموم بشه و شرش کنده شه. آخه سال هم به این مزخرفی نوبره!!! من همیشه زندگی پر هیجان رو دوست دارم. امسال هم از سر و روش هیجان میریزه. البته نه هیجان خوب که! از اونا که یه دفعه آدم سکته میزنه! چند وقت پیش خواهرم میگفت با این همه بلایی که سرت اومد هنوز زندگی هیجانی رو دوست داری؟ منم در کمال پررویی گفتم: خیییییییییلیییییی...
پنج روز دیگه تولدمه. دقیقا افتاده شب قدر. واسه همین از یک ماه پیش به همه سفارش کردم که لطفا زودتر کادوم و بدید چون شب قدر هر کی تو خونه ی خودشه و داره احیا رو به جا میاره، تازه همچین شبی که عزا هم هست نمیشه کادو بازی کرد که! خلاصه از من گفتن و از اونا نشنیدن! خب عزیزان من با زبون خوش بیایید کادوهام و بدید دیگه! نذارید به زور متوسل شم!!! اصلا هم پررو نیستم تازشم!
بعد از مدتها دوباره میخوام نقاشی رو شروع کنم. یه سفارش رنگ روغن گرفتم، طرحشم گذاشته به انتخاب خودم. همین روزا شروعش می کنم. دلم واسه قلمو به دست گرفتن یه ذره شده، واسه سه پایه ام، واسه مانتوی کارم که هر گوشه اش یه رنگی شده! آخرین باری که بهشون دست زدم همون روزی بود که بیشتر تابلوهام و شکستم و پاره کردم... ای بابا! بگذریم...
حوصله، انگیزه، هدف، شادی، امید، زندگی، زندگی، زندگی... چرا از تموم اینها خالی شدم! انگار با هر تولد پیر و پیرتر میشم!!!
من بی تو هیچم تو باورم نکن
خیسم ز گریه تنهاترم نکن
عاشق نبودم تا با تو سر کنم
آتش نبودم خاکسترم نکن
اگه عاشقت نبودم اگه بی تو زنده بودم
تو بمون که بی تو غصه می خورم
اگه دل به تو نبستم اگه این منم که هستم
ولی از هوای گریه ات پرم
اگه شکوه دارم از تو اگه بی قرارم از تو
تو بمون که آشیانه ام تویی
به هوایت ای ستاره به تو میرسم دوباره
اگه عاشقم بهانه ام تویی
دل کنده بودم از هم زبونیت
پنهون نکردی از من نشونی ات
من پا کشیدم از عهد بسته ام
تو پا فشردی بر مهربونیت
اگه همزبون نبودم اگه مهربون نبودم
چه کنم دل این دل شکسته رو
اگه سرد و مرده بودم اگه پر نمی گشودم
به تو بستم این دو بال خسته رو
اگه شکوه دارم از تو اگه بی قرارم از تو
تو بمون که آشیانه ام تویی
به هوایت ای ستاره به تو میرسم دوباره
اگه عاشقم بهانه ام تویی...
خالی شدی؟؟؟؟؟ پس با قلم مویی که روزگاری تابلوهایی کشید که از نظرت شایسته شکسته شدن بودن این چنین با ذوق می خوای نقش خالی بودن حک کنی؟؟؟؟ منصف باش!
قلمو ها که گناهی ندارن من با بی رحمی تابلوهارو شکستم. هر زمانی برای التیام یه راهی وجود داره. اون زمان با شکستنشون آروم شدم شاید این بار بتونم با خلق یه اثر آروم شم.
دفتر من و تو که بدونی یادگاره ذهنه منی
اپ کردم
بابا اکتیو! الان میام.
سلامم فرزانه خانومی گل: خوبی؟؟ این طوری هم نگو عزیزم حتما حکمتی داره..تحملو صبرت کجا رفته؟؟؟ امسالم مثل همه ی سالهایی که گذشت میگذره.. منم زندگی پر از هیجان رو دوست دارم..چه کنم دیگه..ولی گاهی هم مثل تو طافتم طاق میشه ولی بعدش در مقابل مسائل دیگه به نظرم مسخره میومده که من بابتش این همه حرص خوردم و ناراحتی کشیدم.. تازه صبور تر میشم و بیشتر مبارزه میکنم.. تولدت مبارک عزیز دلم انشالا تولد ۱۰۰ سالگی..انشالا ما شیرینیه ازدواجو کیک تولد بچه هاتو بخوریم... تا بوده دنیا همین بوده.. روز تولد روز خیلی مهمیه اقلا برای من که این طوره... نقاشی..برای خودش دنیایی داره..منم گاهی دلم پر میکشه برای چند ساعت وقت اضافه تو نقاشی کنم.. خیلی خوبه..سعی کن ه برات دوباره معنا پیدا کنه..اینایی که داری میگی خودش یک دنیا معناست... مواظب خودت باشه... فعلا...
سلام شهرزادی
وقتی از در و دیوار بدبیاری میریزه خب آدم کم میاره دیگه!
مرسی... اووووووووووه تا کجاها رفتی! یه کم سرعت و بیار پایین!
اوهوم نقاشی دنیای عجیبی داره...فوق العاده اس...
ایوللللللللل بالاخره من تونستم برات کامنت بزارم..
فدات تو بشم..
بوووس
التماس دعا...
ایول! بالاخره کامپیوترت درست شد. انشاالله همیشه سالم باشه و تو رو حرص نده.
محتاجیم به دعا...
تولدت مبارک!
مرسی!
درست می شه انشالله :)
بابا زود باش اینا هر موقع من و می بینن سراغ تابلو رو می گیرن :(
چشم. شروعش کردم.
ان شاء الله که آروم می شی ... منظور من هم این بود که نه خالی هستی نه پیر...
گناهی ندارم ولی قسمت اینه که چشمایه کورم به راهت بشینه
برایه دله من واسه جسم خستم منی که غرورو تو چشمات شکستم
سلاممممممممم
آپمممم
بووووس
من رو لینک کن!!
این یک دستوره!!!
دوست عزیزم سلام!!!!!!
گناهی ندارم ولی قسمت اینه که چشمایه کورم به راهت بشینه
هنوزم زمستون به یادت بهاره تو قلبم کسی جز تو جایی نداره
صدایه دلم ساز نا سازگاره سکوتم به جز تو صدایی نداره
سلامم عزیزم:
خوبی؟؟؟
کم پیدا شدی تو هم که!!!
بابا بیا آپ کن دیگه!!!!!:)))
معلومه سرت بدجوری گرم کارات شده....
آپمم؛خوشحال میشم بیای پیشم..
بووووووووس
سلام شهرزادی
مرسی. بدک نیستم.
اصلا حال و حوصله ی آپ کردن ندارم. خیلی تنبل شدم.
مگه میشه به متنای قشنگت سر نزنم؟! اومدم خوندم ولی نظر دادنم نیومد! ببخشید!!!
کلی تا بوس...
سلام خوبی اپ کردم سر بزن
عیدتون مبارک
سلام. بابا حلال زاده. اتفاقا همین الان تو وبلاگت بودم.
عید شما هم مبارک.
سرتو بالا بگیر تا هنوز دیر نشده
تا دلم زیر فشار قصه هات پیر نشده
سرتو بالا بگیر من تحملم کمه
تو دلم به حد کافی پر قصه و غمه
سرتو بالا بگیر من کنارتم هنوز