پیک نوید

بهترین چیز رسیدن به نگاهیست که از حادثه عشق تر است

پیک نوید

بهترین چیز رسیدن به نگاهیست که از حادثه عشق تر است

                 صل علی محمد                              فرزانه خانوم خوش اومد

بالاخره بعد از مدتها غیبت کبری من ظهور کردم. وای اگه بدونید چقدر کار ریخته رو سرم!

شما تا حالا دیده بودید یکی هم محصل باشه، هم دانشجو، هم شاغل و هم پشت کنکوری؟! خب اگه ندیدید من و تماشا کنید. دارم دوره های تربیت مربی دانشگاه جهاد رو میگذرونم، سه روز اول هفته میرم اونجا. سه روز بعدش رو هم میرم مهد کودک. بعد از دوسال ناکامی تو کنکور رفتم غیر حضوری پیش دانشگاهی ثبت نام کردم. هفته ی دیگه هم امتحانام شروع میشه و من یک بار هم نتونستم لای کتابام و باز کنم. در ضمن امتحانات دانشگاه هم هست. واسه کنکور سال دیگه هم دارم میخونم. تازه با این اوصاف همچنان به دنبال کارهای هنری هم هستم. این استادامونم که هر روز یه چیز ازمون میخوان و نمیذارن به کار و زندگیمون برسیم. تازه الان بیشتر از یه ماهه که شدیدا هم سرماخوردم. چهار بار رفتم دکتر ولی فایده نداشت. دیگه دکترا هم قطع امید کردن!!! کلی طفلکی شدم! خلاصه اینارو گفتم که یه کم دلتون برام بسوزه و بدونید که چرا خبری ازم نیست. ولی قول میدم دیگه انقدر غیبتم طولانی نشه. دلم واسه همتون تنگ شده بود. دوستون دارم...

نظرات 5 + ارسال نظر
زرین دوشنبه 3 دی 1386 ساعت 11:53 ق.ظ http://delhayebarani.blogfa.com

به به فرزانه خانوم.
خوش اومدی
واقعا طفلکی شدیااا
ان شاء الله همه رو با موفقیت سپری می کنی.
ما هم دلمون برات تنگ شده بود . ما هم تو رو دوست داریم خانومی

تو هم دلت واسم سوخت؟ منم هر وقت میرم جلوی آینه خودم و میبینم کلی قربون صدقه ی خودم میرم و دلم واسه خودم میسوزه!
خیلی واسم دعا کنید...

بهار دوشنبه 3 دی 1386 ساعت 01:17 ب.ظ http://nashenase-hamdel.blogsky.com

چه عجب!!!
آره من قبول دارم خدایی سرت خیلی شلوغه.
کمک خواستی بگوا
اگه شعری قصه ای هم کم آوردی از تراوشات مغزیم در اختیارت می ذارم.
انشالله زودتر خوب شی. اگرم تا حالا خوب نشدی واسه اینه که استراحتت کمه. ( دکتر بهار هستم در خدمتتون)

سلام دکی جون! چطوری؟
مگه این همه کار میذارن که من یه کم استراخت کنم. تازه همشم راهم دوره صبح کله سحر باید بیدار شم! ای خداااااااااااااا!
هنوزم وقتی اون شعری که به کمک هم سرودیم و میخونم کلی میخندم. تازه میخوام به بچه های مهد هم یاد بدم.

حمید دوشنبه 3 دی 1386 ساعت 06:18 ب.ظ http://namakdan.blogsky.com

سلام
خسته نباشی
با این همه کار و مشغله زیادی که داری همین ماهی یه باری که به روز میکنی یه ماه زود به روز کردی! :-)
کاش کمکی از دستم بر میومد

سلااام آقا حمید گل
وقتی میام اینجا کلی خستگی از تنم میره بیرون.
اومدم که نگید بی معرفتم
همینکه به یاد ما هستید خودش کلیه.

شهرزاد پنج‌شنبه 6 دی 1386 ساعت 12:47 ب.ظ

سلام فرزانه جون:
خوبی عزیزم؟؟؟؟
خسته نباشی .....
من بالاخره آپ کردم منم مثل تو بعد دو هفته ظهور کردم.....
بدو بیا بدو بدو......
عیدتم مبارک عزیزم......
قربونت
موفق باشی....
فعلا...

سلام شهرزاد خانوم گل
بابا تو هم که بدتر از من هیچ خبری ازت نیست
عید تو هم مبارک
الان میام

coral only چهارشنبه 26 دی 1386 ساعت 10:04 ب.ظ

کاش من کتابات بودم تا مرا هم میخواندی... کاش من کلاسهایت بودم تا گاهی به من هم سر ی میزدی...کاش من بچه های اون مهد کودک بودم تا منم یه کمی نوازش میکردی....کاش کاش کاش کاش ................. ولی هرجا هستی امیدوارم همیشه موفق باشی

من چه در پای تو ریزم که پسند تو بود؟
جان و دل را نتوان گفت که مقداری هست...
همش من و شرمنده کن خب؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد